به گزارش بُلفَت، عثمان محمودی – طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی(WHO)، در جهان، سالانه ۸۰۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. به عبارتی دیگر، نرخ خودکشی ۱۱ تا ۱۲ نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت میباشد. و در هر ساعت، ۱۹ نفر در جهان خودکشی میکنند یا در هر ۴۰ ثانیه یک نفر به زندگی خود پایان میدهد. و خودکشی دومین علت مرگ و میر بین گروه سنی ۱۵-۲۹ سال در سراسر جهان میباشد. خودکشی یک پدیده جهانی است؛ در واقع ۷۸ درصد از خودکشی در کشورهای کم درآمد و متوسط در سال ۲۰۱۵ رخ داده است. خودکشی ۱٫۴ درصد از کل مرگ و میر در سراسر جهان را به خود اختصاص داده است، و هفدهمین علت مرگ و میر در سال ۲۰۱این ۵ بوده است. (منبع: وبسایت سازمان بهداشت جهانی)
طبق آخرین گزارشهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، رتبه ایران در «شاخص مرگ و میر ناشی از خودکشی» در بین کشورهای جهان، ۱۲۰ است. به طوری که، نرخ خودکشی در ایران معمولا ۵ تا ۶ نفر به ازای هر یکصدهزار نفر جمعیت میباشد. طبق این گزارش، در ایران سالانه بیش از ۴ هزار نفر خودکشی میکنند؛ رقمی که با تقسیم بر روزهای سال برابر میشود با خودکشی ۱۱ نفر ایرانی در هر شبانهروز یا به عبارتی دیگر، در هر ۲ ساعت و ۱۸ دقیقه ۱ نفر خودکشی میکند. (منبع: وبسایت سازمان بهداشت جهانی)
نهادها و سازمانهای مرتبط با این پدیده (اعم از پزشکی قانونی کشور، سازمان بهزیستی و…)، طبق گزارشهای جهانی، خودکشی در ایران را بحرانی نمیدانند و در واقع نرخ خودکشی در ایران از متوسط جهانی کمتر میباشد و این ادعاها هم با توجه به آمارهای جهانی صحیح میباشد. اما نکته قابل تأمل این است که در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی و… خودکشی در سنین بالای ۷۰ سال روی میدهد و ناشی از افسردگی و علل روانی میباشد. برعکس، خودکشی در ایران در سنین زیر ۳۰ سال روی میدهد و بیشترین گروه سنی که خودکشی میکنند ۱۵ تا ۲۴ سال میباشند. و بیش از ۷۰ درصد خودکشیها در بین جوانان اتفاق میافتد. و متأسفانه عاملی که باعث شده پدیده خودکشی به صورت «مسأله اجتماعی» (Social Problem) در کشور تعریف نشود و در جهت حل و کاهش نرخ آن، اقدام جدی و ریشهای صورت نگیرد، «توزیع فراوانی» آن در چند استان غرب کشور است. در واقع، «نرخ میانگین» این پدیده که به صورت متوسط برای همه استانهای کشور در نظر گرفته میشود رقم پایینی است و از متوسط جهانی کمتر میباشد. در حالی آمار بالای نرخ خودکشی در چند استان کوردنشین (از جمله؛ ایلام، کرمانشاه، کوردستان و آذربایجانغربی) متمرکز است و دیگر استانهای کشور نرخ خیلی پایینی دارا هستند (به جز استان خراسان رضوی، تهران و لرستان). و چون نرخ خودکشی در ایران به صورت متوسط در بین همهاستانها توزیع نشده است و بیشتر در منطقهی غرب کشور رخ میدهد لذا، به صورت مسألهی ملی و حاد مورد بررسی قرار نمیگیرد و استانهای مذکور در اکثر شاخصهای مربوط به مسائل اجتماعی و اقتصادی مورد غفلت قرار گرفتهاند. به طوری که استان ایلام به عنوان پایتخت خودکشی جهان قلمداد میشود که نرخ خودکشی آن با ۷۱ نفر در هر یکصدهزار نفر جمعیت، از نرخ خودکشی در کشور گویان (واقع در آمریکای جنوی) با رتبه اول خودکشی در جهان، با ۴۳ نفر در هر یکصدهزار نفر، و همچنین از کشور کره شمالی، رتبه دوم خودکشی در جهان با نرخ ۳۷ نفر در هر یکصدهزار نفر جمعیت و از کشور کره جنوبی، رتبه سوم خودکشی در جهان با نرخ ۲۹ نفر در هر یکصدهزار نفر جمعیت، بیشتر است! استان کوردستان هم متاسفانه نرخ خودکشی نزدیک به استان ایلام را دارد (که به علت عدم وجود آمارهای دقیق و رسمی از مقایسه آن و دیگر استانهای کوردنشین خودداری میشود). (منبع: خبرگزاریهای ایلنا، ایسنا، فرارو …)
نکته مهم دیگر، در مورد آمارهای ارائه شده در ارتباط با خودکشی و اقدام به آن است. متاسفانه بسیاری از نهادها و سازمانهای مرتبط و حتی بازماندگان کسانی که خودکشی میکنند، اقدام به خودکشی یا خودکشی موفق را به سوانح و اتفاقاتی مانند آتشسوزی، سقوط غیرعمد و ناآگاهانه یا بیمار روانی و اختلالات دیگر نسبت میدهند و این کار باعث کاهش و تغییر در آمار دقیق خودکشی در ایران و به خصوص در شهرهای کوردنشین میشود. اگر این اقدامات نابخردانه صورت نگیرد، به طور یقیین، نرخ خودکشی در ایران و در استانهای کوردنشین به مراتب چند برابر خواهد شد و آن گاه مسؤولان دستگاههای دولتی ادعا نمیکنند که نرخ خودکشی در ایران از متوسط جهانی کمتر است و بحرانی نیست تا به وادی فراموشی سپرده شود. همچنین اگر آمار «اقدام به خودکشی» یا «خودکشی ناموفق» (که آمار آن چندین برابر خودکشیهای موفق میباشد) ثبت و ذکر شوند، اهیمت موضوع و لزوم بررسی جدی آن افزایش مییابد.
مسألهی مهم دیگر، چگونگی تعریف و پرداختن به «خودکشی» است. متأسفانه خودکشی بیشتر به صورت عمل فردی تعریف و با علل روانی تقلیل داده میشود و مورد تحلیل قرار میگیرد. در بیان علل خودکشی اغلب «افسردگی» را عامل اصلی میدانند و آن را ناشی از افسردگی مردم میدانند. و آنگاه، آن را به صورت مسألهی فردی بیان میکنند و معتقدند؛ همه چیز آرام هست و این مردم هستند که مشکل روانی دارند، افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.! همچنین اکثر فارغالتحصیلان رشتهی جامعهشناسی هنوز پدیده خودکشی را طبق نظریات جامعهشناس فرانسوی، امیل دورکیم (۱۹۱۷- ۱۸۵۸میلادی)، که خودکشی را به انواع خودکشی خودخواهانه، خودکشی نوعدوستانه، خودکشی نابهنجار یا آنومی و خودکشی تقدیرگرایانه تقسیم نموده است، تحلیل میکنند. در واقع، خودکشیها را در هر زمان و مکان باید با توجه به الگوهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی آن جامعه و همچنین با بررسی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخت جامعهی آن، تحلیل و تبیین نمود. باید متذکر شد، که خودکشی به صورت عمل اجتماعی تعریف و با عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تبیین میشود. ریشهی خودکشی در تغییرات ساختی اجتماعی جامعه است. وقتی نهادها و ساختارهای اجتماعی به صورت اهرم فشار و محدودیت و ضدیت با نقش عاملیت افراد عمل کنند. افراد در واکنشی اعتراضی و در تقابل با ارزشهای اجتماعی حاکم بر جامعه، اقدام به خودکشی میکنند. با توجه به افزایش جمعیت جوان و رشد شهرنشینی در شهرهای کوردستان به تبع آن که باعث کاهش میزان همبستگی اجتماعی و پیوندهای ارتباطی اجتماعی و همچنین باعث افزایش نیازها و خواستههای جوانان در قالب کسب مزایای اجتماعی، از قبیل کسب شغل مناسب، تحصیلات، استقلال مادی و هویتی و بدست آوردن حداقلهای معیشت زندگی میشود. اگر ساختارها و نهادهای حاکم بر جامعه راه بدست آوردن نیازها و خواستههای جوانان را هموار نسازند و مکانیسمهای کسب آن را تأمین نکنند، در این صورت، جوانان با «ناکامی اجتماعی» روبرو خواهند شد و یکی از واکنشهای اعتراضی آنها به صورت خودکشی میباشد. افرادی که خودکشی میکنند در واقع، هدف آنها پایان دادن به زندگی خودشان نیست بلکه با این اقدام میخواهند هژمونی ساختار و نهادهای اجتماعی و همچنین اجزا و عناصر اجتماعی اعم از خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه، مذهب و کژکاردی آنان را زیر سؤال ببرند و مورد انتقاد قرار دهند. با مرگ خاموششان، میخواهند آهنگ نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و عدم حمایت اجتماعی و فساد کارکردی و ساختاری را به گوش ما برسانند. همهی ما اعم از پدر و مادر، معلمان و اساتید، روحانیون، مسؤولان و رهبران جامعه در مرگ آنان مسؤولیم. در همین ایام نوروز ۱۳۹۷، سه نفر از جوانان سردشتی خودکشی کردند در شهرستانهای مهاباد، مریوان و… هم چندین مورد خودکشی گزارش شده است. تا کی منتظر اخبار وحشتناک مرگ ناشی از خودکشی باشیم؟! چرا دختران و زنان جامعهی ما در نظام هژمونی مردسالاری تنها عمل و کنش اعتراضیشان باید خودکشی باشد؟ چرا در خانوادهها گفت و گو به عنوان راه حل مسائل مورد استفاده قرار نمیگیرد و انتقادکردن از پدر، شوهر، برادر، همسر و…. مساوی است با خودکشی یا دگرکشی؟!
از دیگر عوامل مهم خودکشی در شهرهای کوردستان و به خصوص در سردشت، «بیکاری» میباشد. شهرستان سردشت با چندین درگاه مرزی به جای اینکه محلی برای تجارت و رونق اقتصادی منطقه باشد، شاهد پدیده شوم «کولبری» هستیم که مساویست با «سیستم نوین بردهداری عصر مدرن». چرا پتانسیلهای گردشگری شهرستان مورد استفاده قرار نمیگیرند تا صنعت توریسم در سردشت شکوفا شود. همچنین تولید و توزیع صنعتی و مدرن محصولات ارگانیک سردشت، پاسخگوی اشتغال قشر زیادی از جوانان میباشد. چرا خانوادهها و جوانان سردشتی باید تن به قاچاق یا مهاجرتهای اجباری دهند، در عوض بجای اینکه در شهرستان مشغول به کار شوند… چند در صد از جوانان تحصیلکرده سردشت و دیگر شهرهای کوردنشین بیکار هستند؟! جوانی که باید از نظر اقتصادی مستقل باشد و زندگی آتی خود را تأمین کند در صورت مشاهدهی این همه نابرابری، بیعدالتی، تورم و رکود اقتصادی و انواع مسائل اجتماعی دیگر…. چه چارهای دارند؟ باید اذعان کرد، تمام اجزا و عناصر جامعه، خودکشی را برای این قشر مهیا کردهاند.
راه حلهای پیشنهادی برای کاهش نرخ خودکشی:
با توجه به اینکه روند تغییر پدیدههای اجتماعی، زمانبر و در یک فرایند طولانی مدت صورت میگیرند، اتخاذ هر گونه برنامهریزی، قانون، سیاست، راهبرد و سند و تدابیر… باید به صورت پروسه طولانی مدت و ممتد مورد پیگیری قرار بگیرد.
- تأسیس و راهاندازی «مرکز مطالعات بررسی مسائل اجتماعی» در سطح هر شهرستان (که اقدامات شماره ۲ تا ۶ زیر را انجام دهد).
- تهیه و تدوین اطلس جامع مسائل اجتماعی در شهرهای کوردنشین و شناسایی مناطقی که نرخ خودکشی در آنها زیاد است.
- انجام تحقیق و پژوهش به صورت میدانی و آکادمیک در شهرهای کوردنشین و به خصوص در مناطق با نرخ بالای خودکشی.
- استفاده از نتایج تحقیقات و پیمایشهای انجام شده در شناسایی، تحلیل و تبین پدیده خودکشی و همچنین اتخاذ برنامهریزیها، قوانین و سیاستها و راهبردهای تعریف شده براساس نتایج تحقیقات.
- برگزاری نشستهای تخصصی با حضور جامعهشناسان و متخصصان مرتبط با پدیده خودکشی به صورت مداوم و پیوسته جهت واکاوی و تحلیل خودکشی در این مناطق.
- اقدامات آموزشی، مشاورهای در سطح خانوادهها؛ از جمله:
- برگزاری نشستها به صورت منطقهای یا محلی با مشارکت تمام خانوادههای آن محله و با حضور متخصصان و کارشناسان مرتبط با خودکشی.
- برگزاری کارگاههای تخصصی جهت اقدامات پیشگیرانهی خودکشی، با مشارکت خانوادهها و افراد متخصص
این اقدامات در حوزه خانوادهها باید به صورت پروسهی چند ساله، مداوم و پیوسته انجام گیرند. نهاد خانواده از مهمترین و اصلیترین نهادهای نظام اجتماعی میباشد که تغییرات در این نهاد به صورت خیلی کند و آهسته صورت میگیرد لذا پیگیری و اصرار سازمانها و نهادهای دولتی و مردم بر روی عملیاتی کردن این برنامهها جهت کاهش خودکشی از اهمیت زیادی برخوردار است. این برنامههای پیشنهادی جهت آشنایی خانوادهها با شرایط و عوامل قبل از اقدام به خودکشی افراد، برقراری محیطی گرم و صمیمی بین اعضای خانواده و اصل بر برقراری «گفت و گو» بین آنها باشد تا همبستگی اجتماعی و پیوند اجتماعی آنان افزایش یابد و از حمایت اجتماعی اعضای خانواده خود برخوردار باشند. همچنین شناسایی افرادی که مشکلات اجتماعی، اقتصادی، روانی و…. دارند و معرفی آنان به مراکز تخصصی پیشگیری از خودکشی.
- تقویت مکانیسمها و پتانسیلهای اقتصادی شهرستانهای کوردنشین توسط نهادها و سازمانهای دولتی. (از جمله: راهاندازی کارگاههای تولیدی، تأسیس کارخانه بر پایه مواد و ماتریال ارگانیکی منطقه، رونق تجارت مرزی، تقویت گردشگری و تبدیل آن به صنعت توریسم). با این اقدامات شرایط رونق اقتصادی منطقه یا شهرستانهای کوردنشین (از جمله سردشت) مهیا میشود. با شروع رونق اقتصادی و عبور از تورم و رکود اقتصادی، شرایط اشتغالزایی فراهم میشود و با افزایش نرخ اشتغال و کاهش نرخ بیکاری شاهد کاهش چشمگیر نرخ خودکشی در این مناطق خواهیم شد.
- تقویت روحیه مطالبهگری در بین مردم و قشرهای مختلف جامعه. چرا مردم نسبت به روی دادن انواع مسائل اجتماعی اطرافشان واکنشی نشان نمیدهند؟ یا نهاد، سازمان یا شخصیت خاصی را مورد پرسش و انتقاد قرار نمیدهند و از آنها مطالبه نمیکنند؟! ما نسبت به وقوع هر گونه مسألهی اجتماعی اعم از خودکشی و… مسؤول هستیم و نهادها و سازمانهای دولتی مرتبط (فرمانداری، شهرداری، شوراهای اسلامی شهر و روستا، اداره بهزیستی، اداره بهداشت، سازمان جمعیت هلال احمر و …)و حتی نخبگان جامعه، صاحبان قلم، فعالان، انجمنها و معلمان و اساتید و روحانیون و… باید در برابر هر گونه خودکشی پاسخگو باشند.
«انجمن جامعه شناسی ایران- دفترسردشت» آمادگی خود را برای انجام هر گونه فعالیت جهت کاهش نرخ خودکشی در سردشت اعم از؛ برگزاری نشستهای تخصصی و تحلیلی، تأسیس مرکز مطالعات بررسی مسائل اجتماعی سردشت، انجام تحقیق و پژوهش بصورت میدانی و آکادمیک و… اعلام میکند و از نهادها و سازمانهای دولتی مذکور نیز تقاضا داریم نسبت به مسائل اجتماعی، اقتصادی و …. در سطح شهرستان بیتفاوت نباشند و در جهت حل مشکلات اقتصادی، معیشتی و اجتماعی مردم گام بردارند و برای حل مسائل اجتماعی موجود با انجمنها و فعالان اجتماعی و …. تعامل و همکاری داشته باشند.
این نوشته توسط عثمان محمودی (سیروان)، مدیر انجمن جامعه شناسی ایران – دفتر سردشت نوشته و صرفا بیانگر دیدگاه نویسنده بوده و سایت بُلفَت آن را تایید و تکذیب نمی کند.